هوش مصنوعی در هولدینگ WALT DISNEY
از هوش مصنوعی و اینترنت اشیا و گجت های هوشمند در قسمت های مختلف هولدینگ والت دیزنی استفاده شده است و در این مقاله به قسمتی از نقش هوش مصنوعی در والت دیزنی اشاره میشود.
والت دیزنی یکی از غول های رسانه ای دنیا است و صاحب چندین شبکه تلوزیونی و استودیو های مخصوص فیلم سازی و انیمیشن سازی است. همچنین بخش اعظم شرکت FOX قرن 21 و 73% از سهام مجله نشرال جئوگرافیک هم متعلق به والت دیزنی است . و ارزش سهام این شرکت در حال حاضر 93 میلیارد دلار است .
والت دیزنی در سراسر دنیا 14 شهربازی دارد ویکی از دلایل احداث این شهربازی ها این است که بتواند محصولات بعدی خود را هم بفروشد و مردم را عادت بدهد به اکوسیستم دیزنی و حدود 65 سال پیش اولین شعبه پارک دیزنی در کالیفرنیا تاسیس شده است .
Magic Band
در سال 2013 دیزنی یک مچ بند هایی را ارائه کرد به نام Magic Band به معنای مچ بند جادویی و به این صورت است که به تیم یا خانواده ای که وارد دیزنی لند میشوند یکی از این مچ بند ها داده میشود که از این به بعد این مج بند شناسه این تیم یا خانواده است و کارهای مختلفی با این مچ بند انجام می شود از جمله شناسایی برای کارهای رزرو و برای دسترسی به هتل و یا برای دسترسی به غذاها یا گیفت ها ، ثبت سفارش و رزو تمام این کارها فقط با این مچ بند های هوشمند صورت میگیرد.
در همه جای پارک سنسور های مختلفی هستند که هرکدام از این مچ بند ها را میشناسد و محل قرار گیری صاحب این مچ بند در سرور مرکزی ثبت می شود و یکی از روش ها برای ردگیری است و اطلاعاتی در مورد رفتار کاربران جمع می کند که از این اطلاعات در تحلیل داده ها استفاده می شود و با این اطلاعات می توان خدمات را سفارشی کرد به طور مثال: اگر خانواده یا تیمی بخواهند وارد رستورانی در دیزنی بشوند از قبل این مچ بند به رستوران خبر میدهد که این خانواده یا تیم در حال ورود به رستوران شما هستند و صاحبین رستوران به استقبال این افراد میروند و خوش آمد گویی میکنند و حس خوبی را به افراد منتقل می کنند و یا اگر در هتل اتاقی را رزرو کرده باشند تمام کارهای مربوط به هتل را با همین مچ بندها می توان انجام داد و احتیاجی به قفل در نیست تمام این خدمات به طور هوشمند با مچ بند های هوشمند امکان پذیر است.
تحلیل این مسیرها ی کاربران و مخاطبان موضوع مهمی است و متوجه میشوند که به کدام قسمت اول میروند یا کدام قسمت بیشتر مخاطب دارد و کدام قسمت مخاطب کم تری دارد و یک مدا ریاضی برای رفتار کابران دیده میشود وبا توجه به آن میشود تغییر هایی را اعمال کرد و دیزاین های متفاوتی را اجرایی کرد.
به طور مثال اگر 2 بخش جذاب کنار یکدیگر قرار دارند و باعث میشود جمعیت زیادی در آن قسمت جمع بشوند، این بخش ها را فاصله دار از هم قرار میدهند و یا مکان هایی که استقبال از آن ها کم تر است شناسایی شده و تحلیل میشود و به واسطه آن ها میشود طراحی های مختلفی انجام داد.
My Disney Experience
برای مدیریت هوشمند پارک های دیزنی برنامه ای را ساختند به اسم My Disney Experience به معنای تجربه دیزنی من و به این صورت است که اگر یک نفر بخواهد همراه با خانواده یا جمعی به پارک های دیزنی برود برای او برنامه ریزی می کند و از او میپرسد که چه جاهایی میخواد برود چه چهره ها و کاراکتر هایی را میخواهد ببیند چه مدل غذایی میخواهد میل کند و این که هتل یا اقامتگاه میخواهد یا نه تمام این اطلاعات را از او میگیرد و برای او برنامه ریزی می کند و هدف این است که :1. تمام چیزهایی که افراد میخواهند را برایشان تامین کند و 2. زمان انتظار در صف را به حداقل برساند ، و طوری برنامه ریزی میکند که هم اول برنامه بخش جذابی وجود داشته باشد هم وسط برنامه و هم آخر برنامه و به گونه ای برنامه ریزی نمیکند که فقط قسمت های اول افراد تفریح کنند و بعد کسل کننده شود و در برنامه ریزی حتما قسمت نهار و شام و استراحت را هم قرار میدهد و همه این ها را در یک پکیج قرار میدهد و طبق برنامه افراد را راهنمایی میکند و به نوعی یک تور اختصاصی برای آن ها ایجاد میکند و تمام طول برنامه با آن ها همراهی می کند که به آن ها خوش بگذرد و به تمام برنامه ها برسند و به طوری برای هر تیم یا خانواده یک رهبر تور یا لیدر است.
برای همچین شرکت های بزرگی ( یا حتی شرکت های کوچک ) استفاده از هوش مصنوعی یا اینترنت اشیا دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک الزام و یک اجبار است که افراد باید آماده باشند که این فناوری را وارد بیزینس خود بکنند. با توجه به آماری که داده اند حدود 85% افراد رزرو های خود را آنلاین و با همان اپ دیزنی انجام میدهند و از این طرح استقبال شده است.
در سالن های نمایش دیزنی زمانی که همه جا تاریک است و فیلم و انیمیشن در حال پخش است سیستم هایی استفاده می کنند که چهره و حرکات تمام افرادی که در آن جا حضور دارند و فیلم را مشاهده می کنند میبیند و تحلیل میکند و به طور همزمان چهره و رفتار تمام افراد را میبیند ومتوجه میشود که در این صحنه از فیلم چه واکنشی و چه حسی دارند و با رصد تمام چهره ها به طور همزمان متوجه میشوند که به هدف خود رسیده اند یا نه و در واقع چهره افراد خود یک پرسشنامه را پر میکند.
از سال 2013 سیستمی را ایجاد کرده اند که فرآیند مدیریت آرشیو سپرده شود به یادگیری عمیق (Deep Learning) به طور مثال در آرشیو سرچ میکنند که دنبال یک اسب هستند که صحبت کندخیلی سریع تمامی صحنه هایی که در آن اسب سخنگو وجود دارد پخش میشود و میتوانند نقاط ضعف و قوت این صحنه ها و آنالیزی که از چهره تماشگران در حین پخش صحنه ها در سالن های نمایش بوده اند را ببینند و لازم نیست تمام صحنه ها و حرکات از اول طراحی بشود و میتوانند از همان حرکات و صحنه ها استفاده کنند و آرشیو ها هوشمند شده و فیدبک غیرمستقیم میدهد و افراد خیلی بهتر میتوانند کار تولید و نویسندگی را انجام بدهند و این آرشیو هوشمند پیشنهادهایی را هم میدهد.
بخشی به نام Disney Reserch قرار دارد که بخشی از کار آن استفاده از هوش مصنوعی و اینترنت اشیا و مدیریت آن ها است و یک بخشی از شرکت مادر است و فقط مربوط به پارک های دیزنی نیست و به قسمت های مختلف دیزنی خدمات میدهد ، Disney Reserch با دانشگاه های مختلف و مراکز تحقیقاتی قراردادهای زیادی دارد و متمرکز بر هوش مصنوعی و اینترنت اشیا است و برای محصولات مختلف و شرکت های مختلف از این نتایج در تمام قسمت های دیزنی استفاده میکنند. Disney Reserch بحث تشخیص افراد از روی کفش و راه رفتن را هم دارد پیش میبرد که به توان از روی تصویر کفش ها و آنالیز گام ها افراد را شناسایی کرد و ممکن است با پیشرفت این موضوع دیگر نیازی به مچ بند های هوشمند هم نباشد.
